امشب فیلم»انتهای خیابان هشتم» از علیرضا امینی را به رغم هشدارهای دوستی درباره تلخی فیلم، دیدم. فیلم در تهران می گذرد. در تهران پر شتاب و همیشه هراس زده. داستان فیلم را این صفحه ویکیپدیا بخوانید،ولی گذشته از داستان، نبض فیلم و نحوه پردازش فضاها برای من یادآور زندگی همیشه پراضطراب خودم در تهران بود. در یک کلام، فیلم داستان شهری است که همه چیزش را حتی چیزهایی که مقیاس پول بردار نیستند را با پول می سنجد. در این شهر می تواند کلیه،تن زنانه،یک فرزند زنده یا مرده را با پول تاخت زد. می توانید با پول کسی را از مرگ-اعدام-نجات بدهید، فرزندتان را بفروشید یا بخرید. پابان تلخ فیلم، وقتی که همه چیز از دست میرود، برادر اعدام میشود، همسر خودسوزی میکند، و همسر دیگر به خودفروشی دست میزدند سادگی نشان میدهد که وقتی چیزهایی که با پول خرید و فروش نمیشوند را به زور میخواهید با پول بسنجید، همه چیز از هم می پاشد و میشود همین جامعه از هم فروپاشیده کنون ایران. جامعه ای که در آن مفهوم دیه/ قصاص، آنهم دیه قتل غیر عمد، رواج دارد، آنقدر از نظر اخلاقی تنزل کرده است که در آن می شود بر عمر انسانی رقم- در این فیلم صد میلیون- گذاشت، . این جامعه به زعم من دیگر چیزی از مفهوم جامعه در خود ندارد، بیشتر مجموعه ای از آدمها هستند که کنار یکدیگر زنده اند -یا برای زنده ماندن باهم جنگ-می کنند.
دسته‌بندی
وبلاگ دیگران
نوشته های قدیمی
از اینجا بگردید
faryadd 
اين فيلم را در اتوبوس تهران به كرمانشاه ديدم … قبلا خيلي درباره اش شنيده بودم و وقتي داشت پخش مي شد تمام مدت گوش تيز كرده بودم كه صداش را وسط تلق تولوق جاده و چرخها بشنوم … همه مولفه هاي فيلم فارسي هاي زمان شاه را داشت به نظرم فيلم واقعا بدي بود … نه به خاطر اينكه تلخ بود بلكه به خاطر اينكه بدساخت بود موضوعش هم تكراري … شهر زيباي اصغر فرهادي هم همين موضوع را داره ولي با هم قابل مقايسه نيستن يعني تو حس مي كني تصويري كه از تهران مي ده واقعي است ولي شهود تو با انتهاي خيابان هشتم هيچ نمي خوانه به نظرم تصويرش از تهران فانتزي است نه اينكه اين اتفاقها در اين شهر نيفته اما در اين فيلم اين اتفاقها هم فانتزي به تصوير كشيده مي شن شايد به خاطر پيوندي كه بين چند تا اتفاق يا زندگي برقرار مي شه … پيشنهاد مي كنم شهر زيبا يا سوت پايان نيكي كريمي را ببيني البته دومي هم خوب نبود اما اون وقت مقايسه درباره سه تا فيلم با يه موضوع بدساخت بودن انتهاي خيابان هشتم را نشان مي ده
فیلم شهر زیبا را دیدم، ولی کار نیکی کریمی را هنوز ندیدم. فیلم کمی اغراق داره اندیشه ولی خوب مساله دیه و اینکه همه دوستان و فامیل آدم جمع میشوند که به آدم کمک کنند که پولی جور کنی به نظرم واقعی آمد. سعی میکنم به نکته ای که گفتی بیشتر فکر کنم.چون به نظر من بد ساخت نبود.باید بیشتر فکر کنم
شاید منم در مذمتش زیاده روی کرده باشم … به نظرم شبیه فیلم فارسی ها بود … پیوند فقر فحشا بوکسرها فرزندفروشی و تن فروشی و… فضاش مصنوعی بود نه اینکه همه اینها وجود ندارن
اندیشه من رفتم به نقدهای تو و فیلم فکر کردم و به این موضوع که چرا فیلم اصلا به نظر من فارسی نیامد. ببین دو تا دلیل داره : یکی اینکه واقعا فکر میکنم فیلم را خوب ندیدی. اون خانواده اصلا فقیر نیستند. یه خانواده متوسط شهری هستند که یه روز مجبور می شوند 100 میلیون تومن پول دیه جور کنند. خوب همه توی این شرایط دستشان خالی میشه. از سوی دیگه فیلم یه جنبه های نمادین داره. مخصوصا پایان فیلم خیلی نمادینه یعنی به صورت اغراق شده ای میخواهد همه چیز را تلخ نشان بده. خوب قرار هم نیست ما فیلم را باور کنیم، فیلم یه کار نمادین میخواهد بکنه. ولی توی بازیهای ضعیفش، بات موافقم که خیلی کار قوی نبود. خیلی از دیالوگها هم میشد بهتر نوشته بشه
يه بار ديگه مي رم فيلم را مي بينم هليا